بعضی روزها طولش از چشم بر هم زدنی هم کوتاه تر است!روزهایی سرشار که ثانیه ثانیه اش وسعتی دارد به اندازه یک دنیا!
چقدر این روزها را دوست دارم!این شب ها وقتی حجم سنگین کار جسمم را خسته می کند می روم روی تراس و به سکوت شهر زل می زنم و فکر می کنم،به ثانیه ثانیه های روی که گذشت و به کارهایی که کردم و به برنامه هایی که چندی است پررنگ تر از همیشه روزم را هدفمند می کند،با یک حساب سرانگشتی به خودم آفرینی می گویم و لذت می برم از سرعت سیر کارهایم در این روزها!و لذت می برم از نزدیک شدن به هدفی که مدت ها برایم دور و دست نیافتنی بود!
این روزها کتاب هایم رنگ دیگری دارد!و این روزها نوشته هایم سرشار است از باید ها و نباید هایی که برایم تثبیت شده!
وقتی روزی این چنین به پایان می رسدو پلک هایم سنگین می شود،در دلم به خدا شکوه می کنم که چرا مجبورم بخوابم؟!هنوز کارهایی هست که باید انجام بدهم و اگر جسمم کشش داشته باشد،روحم هنوز پر انرژی است!
اما باز هم شکر می کنم،این روزها هر روزش چندین برابر روزهای گذشته است!
شکر که این تابع صعودی ما فعلن خیال نزولی شدن و یا حتی ثابت شدن ندارد...
فردا هم روز دیگری است...
سلام!
خوشحالم به خاطر ثانیه های سر شاری که داری!
تا هنگامی که در این اوج و تکاپو هستی با تمام توان تلاش کن! حتی بیشتر از توان! تا خدایی نکرده اگر روزی این تابع نزولی شد، چیزی برای حسرت خوردن نداشته یاشی!
تا بعد!
وبلاگتان منو به دوران درس و مشق و کتاب میبره!الان همش خاطرات شیرین شده اند
Dov' l'amore
خود من هم هنوز نگرفته ام .
امیدوارم امتحاناتت رو به خوبی بدی .
سلام
نمیدونی این چند وقت چقدر درگیر بودم
بعضی ها اوضاع رو حسابی ریخته بودن به هم که خداروشکر زود تموم شد
ممنون که اومدی پیشم
جزوه سپیده کا مل نیست ...جواب نمی دی موبایل
...فردا جزوه شاهده یادت نره