" بعضی وقت ها برای ماندگار شدن ، باید رفت!"
مخاطبین سابق وبلاگ شازده کوچولو (یا شاید مخاطبین وبلاگ سابق شازده کوچولو) نگران نشوید!
با اطمینان می گویم نه قصد رفتن دارم و نه فرصت رفتن!(نگو که رفتن فرصت نمی خواهد!هنوز هم شازده کوچولوی مرحوم (!) از من انرژی روحی می گیرد!پس رفتن هم فرصت می خواهد!برای جبران این انرژی عظیم رو به اتلاف!)
فقط دلم خواست این جمله را بگویم ، چون جدیدن به شدت به آن ایمان آورده ام!
نه که قبلن که پستش را در شازده کوچولو می گذاشتم به آن ایمان نداشتم،نه! اما خوب!
خیلی وقت ها آدم حرفی می زند که خودش بعدها به عمقش پی می برد!
درست مثل حالا!
گاهی وقتها برای ماندگار شدن باید در دلها رفت
دقیقا مثل شازده کوچولو
و البته نویسنده شازده کوچولو
و.........
سلام
من چه طور۲هفته نیام سر بزنم؟!!!؟!!!
منظورم اینه که نمی تونم بیام
البته خوبه چون وقتی بیام کلی چیز تازه هست
بای بای
منم منتظرم تا دوباره بیای!
امیدوارم این دو هفته من رو یادت نره!
الان حتمن رفتی دیگه!بچه رسم بزرگ تر کوچیک تری یادت رفته!بزرگترات نرفتن تو کجا داری می ری؟!!!ها؟؟!!!!!
نه جان من!!
(بچه حسودی م شده!)
بهت خوش بگذره!
از ثانیه ثانیه های این روزا استفاده کنی گلم!
سلام : بودن دلی می خواهد دریایی و رفتن اقیانوسی اگر غیر از بودن ما از همه زودتر رفته بودم ولی چقدر خوب است که اگر می خواهیم از دوستی ببریم علت بریدن را بگوییم تا شاید بتواند خود را قانع کند که چرا او رفت و یا چرا آمد پستت را خواندم درست نوشته ایی اما جواب مرا بده تا بدانی به چه دلیل از ما بریدی و دیگر حتی یه دونه کامنت کوچولو هم نگذاشتی ایا در مدتی که دوست بودیم و برای هم نوشتیم از من خطایی سر زد و یا این که حرف بدی نوشتم به هر حال باز امروز که برای ارمین می خواستم کامنت بگذارم اسم را دیدم و تازه فهمیدم که من خطا کار بوده ام منتطرت هستم یا حق
جاری باشی جون کارون
سلام محدثه جان!
ممنونم از حضورت و حرفت که دلم را گرم کرد....تنها کسی که سرزنشم نکرد بخاطر قدرت غریزه ام...غریزه مادری که شاید بودنش من را هم متعجب میکند....و ممنونم که یادآوری کردی که نوشتن نعمتیست که شکر بر آن واجب است...
پست جالبست.....
وقتن هم وقت میخواهد
؟
بودن را با ماندن اشتباه نگیریم!
اما میدانی اهلی شدن و بعد فقط خاطره ماندن سخت است!
شازده کوچولو هیچ وقت باری من تموم نمیشه!
تا بعد!
من فکر میکردم که اورامان یک سایت در مورد کوردستان یا حداقل در مورد ههورامان ولی با این حال بلاگ قشنگیه مثل یک دفتر خاطرات الکترونیکیه که همه میتونن ببینن.
موفق باشی ههوال
بزرگ شدنه و دزدیده شدنه به آدمش هم بستگی داره......
.
دارم آژ میکنم خواستی سر بزن
+ لینکت هم کردم
با صدای بلند بخوان
امشب آن را درست بخوان
چون مدت هاست درست خوانده نشده
سایه های غم
در دل آدمی جا خوش کرده
پس اگر می توانی ترانه ی رنگین کمان را بخوان
قطاری را که می خواستم ببینم
رفته بود
انگار تمام وقتم را
صرف سوار و پیاده شدن کردم.
فکرم را فروختم
رویاهایم را بخشیدم
و فردا به جستجوی
دیروز خواهم رفت
تا آن زمان...
(شل سیلوراستاین )
برای محدثه ی عزیز بای
رفتن دل می خواد.یا ...دل باید بخواد!
اورامان یعنی چی حالا؟
گم شده ایم ...
همه این آمدن و رفتن ها را به فال نیک می گیرم. قرار نبود همراه کامنت لینک هم بذاری. حالا مرا بلا تکلیف کردی:) خیلی حرف ها زدی و برایت گفته ام. منتظرم تا به عمقشان پی ببری:)
سلام
اگر اشتباهی به دیوونه خونه سر زدی و کامنت گذاشتی شاید شانس خوب من بوده
در هر صورت حقیقتا اولین امدنتون مصادف با روزهای خوبی نبود هرچند الان مدتهاست دیوونه روز خوب تجربه نکرده.ولی سعی می کنه احساس کنه همه چیز خوب است.
قهوه ات را بنوش و باور کن
من به فنجان خالی تو نمی گنجم